محل تبلیغات شما

پنجشنبه بعد از کلاس رفتیم دربند. من که آدم بیرون نیستم و میل هم نداشتم بهم خوش گذشت. برف باریده بود. اگر ازم می‌پرسیدن چه سالیه با اطمینان می‌گفتم 1297 هجری شمسی. به هر حال موقع شام پسره دیزی آورد. با دیدنش یه غم عمیقی رو حس کردم. الان تو کجایی؟ حالت چطوره؟

آه از رفتگان بی برگشت

روزگار نامرادی ما

مرا ندیده بگیرید و بگذرید از من

دیدنش ,یه ,غم ,عمیقی ,آورد ,دیزی ,دیزی آورد ,پسره دیزی ,آورد با ,با دیدنش ,یه غم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آنروز که می آیی... نکات اموزشی درس الزامات محیط کار